خبرنگار روزنامه کیهان در گفتگو با سینماپرس افزود: قسمت اول این فیلم، مثل عنوانش، تلفیقی از خوب و بد و جلف بود اما در قسمت دوم، خوبی دیده نمی شود و این فیلم به ویترینی از موقعیت ها و اتفاقات بد و جلف، محدود شده است.
وی افزود: فیلم جدید پیمان قاسم خانی من را یاد آن کسی می اندازد که دکمه ای پیدا کرده و برایش کتی دوخته است؛ زوجی به نام سام درخشانی و پژمان جمشیدی، در دسترس بودند و باید درباره آن فیلمی ساخته می شد در نتیجه، چند ماجرای بی سر و ته برای حرکات و اطوارهای آن ها دست و پا کردند. راستش را بخواهید من فیلمنامه و داستانی به معنای واقعی در این أثر ندیدم، گویی عوامل «خوب، بد جلف ۲» دور هم جمع شده اند و هر کدام، ماجرا یا یک شوخی را پیشنهاد داده است و سرانجامش فیلمی شده با عنوان دهان پر کن «ارتش سری» که بهتر است نامش را ارتش سری سازی فیلم های مبتذل بنامیم!
فهیم خاطرنشان کرد: «خوب، بد، جلف۲: ارتش سری» پر از حفره است و داستانک هایی است که بدون دلیل و کارکرد به هم وصله پینه شده اند. مثل ماجرای نامزد سام درخشانی و مخالفتش با فعالیت او در سینما که اگر از فیلم حذف شود هم هیچ اتفاقی رخ نمی دهد. اصلا مشخص نمی شود که این زن چرا با کار کردن شوهرش در سینما مخالف است! اساسا یکی از دلایل رو آوردن افراد ثروتمند به چهره های مشهور، همین شهرت و جذابیت های خاص زندگی با یک بازیگر است؛ ثروتمندان از این طریق می توانند خودشان هم به شهرت برسند و به تجارت و بازرگانی شان رونق ببخشند. حتی در همین فیلم کمدی هم می شد به خاطر علاقه کاذب و استفاده افراد متمول از یک همسر مشهور و سینمایی، موقعیت های طنز جذابی در فیلم آفرید. اما در فیلم جدید پیمان قاسم خانی نه تنها چنین بهره ای برده نشده که حتی مخالفت نامزد درخشانی با بازیگری شوهرش یک زائده مجهول است. آیا حرفه درخشانی به تجارت آسیب می زند؟ آیا بازیگری مانع ارتباط نزدیک درخشانی با نامزدش می شود؟ آیا مرد، در حاشیه این حرفه، به همسرش خیانت می کند؟ می شد دلایل مختلفی را در مخالفت زن ثروتمند با بازیگری شورهرش مطرح کرد و حداقل از این راه، موقعیت کمدی به وجود آورد، اما هیچ موقعیت طنزآمیزی در این تضاد و اختلاف در طول فیلم به وجود نمی آید!
این عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در خاتمه اظهاراتش خاطرنشان کرد: اما احمقانه ترین بخش فیلم، حمله به مقر طالبان در لواسان است. در این بخش، شخصیت های فیلم وارد یک ویلای بزرگ می شوند و در آن با نگهبانان مقر درگیر می شوند، اما به رغم سکوت موجود در ویلا، هیچ کس از این درگیری ها خبردار نمی شود و حتی صدای تیراندازی هم شنیده نمی شود!
ارسال نظر